این سخنرانی در سال 1385 در شهرک علمی و تحقیقاتی اصفهان ایراد شده است.

جهان وارد عصر اطلاعات شده است. این، تند ترین تحول اقتصادی از زمان انقلاب صنعتی است.ما فرصت انقلاب صنعتی را از دست دادیم و ناچار بودیم برای یک جهش در توسعه خود هزینه گزافی را بپردازیم. اما این بار هزینه عدم شرکت در انقلاب نوین اقتصادی مبتنی بر دانش و دسترسی بی نهایت به اطلاعات برای ما قابل جبران نیست. اگر این بار نیز فرصت را از دست بدهیم ، برای همیشه عقب افتاده و زیر دست خواهیم ماند.تا این جای موضوع برای همه روشن است که “ کسب وکار “ نیاز به دانش و آگاهی دارد. اما برخی، از برکات همین مقدار از دانش، بیشتر از دیگران بهره مند می شوند. و آنهایی که ظرفیت بیشتری برای دانش در نظر می گیرند، بیشتر می توانند از آن بهره مند شوند. این دیدگاه در کسب وکار به “ بهره“ بیشتر و در جنگ به “پیروزی“ منجر می شود.

یک داستان وجود دارد که این واقعیت را به تصویر می کشد؛ در زمان های دور و قبل از ظهور ارتباطات مدرن،‌ دیده ها و شنیده ها، مستقیما تمام اطلاعات یک فرد را تامین می کرد.اما بکار گیری اطلاعات مستلزم داشتن توان پردازش اطلاعات است و این به معنای آن است که بتوان اطلاعات را به درستی نحلیل کرده، سپس آنرا به کار بست.
حدود 200 سال پیش مالک یک مغازه فروشنده اجناس مختلف در یک شهر کوچک در اسکاتلند توانست بهتر از رقبای خود عمل کند. تنها کار ی که وی می کرد این بود که از یک تپه در آخر شهر بالا می رفت و از آنجا آقیانوس آتلانتیک را به سوی شرق تا خط افق مشاهده می کرد. چشم های این مغازه دار می توانست یک نقطه سیاه کوچک در دور دست دریا را به عنوان یک کشتی تشخیص دهد که برای این نقطه دور افتاده اجناسی را وارد می کرد. این مغازه دار هنگامی که کشتی را مشاهده می کرد شتابان به مغازه خود می رفت و اجناسی را که در انبار داشت با قیمتی رقابتی نسبت به همکاران خود می فروخت و لذامی توانست اجناس بهتری را با قیمت پایین تری از کشتی خریداری کند.هنگامی که یک یا دو روز بعد محموله کشتی به شهر می رسید، او تمامی انبار خود را فروخته بود و می توانست جای آن را با اجناس بهتر و ارزان تر پر کند. این در حالی بود که رقبای او همچنان با اجناس قدیمی منتظر خریدار بودند.در ارتباط با این داستان می توان نتیجه گرفت که اطلاعات در مورد زمان تامین جنس به راحتی توسط هر کسی به دست می آمد ولی کاربرد این دانش باید از طریق اندیشیدن به دست می آمد. امروز نیز ما در جهان ارتباطات و اطلاعات زندگی می کنیم. امروزز ما به اطلاعات زیادی دسترسی داریم. در این وضعیت، اولین اقدام باید غربال کردن اطلاعات باشد تا این که تشخیص دهیم کدام اطلاعات برای ما مناسب تر است. و سپس باید به این موضوع اندیشید که این اطلاعات چگونه برای اهدافی که در سر داریم می تواند مورد استفاده قرار گیرد.
هنگامی که برای اولین بار “ ریز مدارها “ ساخته شدند اولین کاربرد آنها در ساخت ماشین های حساب بود. در واقع در آن زمان این نیاز وجود داشت که از طریق ابزارهای مکانیکی مانند چرتکه، محاسبه های جمع و تفریق سریعتر انجام شود. و سپس ماشین حساب های الکتریکی و الکترونیکی ساخته شدند. و از آن مرحله تا ساخت تلفن همراه یک پرش بزرگ به نظر می رسد اما اساس کار همچنان همان “ ریز مدارها“ هستند و محاسبه جمع و تفریق ارقام یا ارقام دوتایی.در هر مرحله ای و برای مردان هوشمند کسب و کار ، “ فرصت ها“ خودنمایی می کنند. از سیگنال های ساده تلگرافی تا ساخت گوشی های تلفن همراه هزاران شغل ایجاد شد.
اطلاعات اکنون از طریق گوشی های تلفن همراه به راحتی منتقل می شود. ولی یک نفر تلاش می کند که ایده ای به نام “اس ام اس “یا سیستم ارسال پیام های کوتاه را خلق کند. گوشی تلفن همراه هرگز برای این منظور ساخته نشد و هرگز بخشی از خدمات اطلاعاتی پیشین نیز نبود. اما ظرفیت ریز پردازنده ها این امکان را فراهم آورد و ما امروز می دانیم که سیستم پیامهای کوتاه تا چه اندازه فراگیر شده است. هر روزه میلیون ها “اس ام اس“ مبادله می شود که نتیجه آن درآمدهای سرشار برای شرکت های مخابرات است. شغلی که هرگز به تخیل کسی خطور نمی کرد امروز به یک تجارت و منبع درآمد بزرگ مبدل شده است که ما آنرا “دستگاه چاپ اسکناس“ می نامیم.دراین میان نیز فرد دیگری ایده “ نظرسنجی“ را با ایده “اس ام اس“ تلقیق کرد و از تلفیق این دو ایده برنامه ای به نام شو “ بت آمریکایی “ ایجاد شد که در آن از طریق اس ام اس محبوت ترین فرد آمریکایی شناسایی می شود. بدیهی است که ایده اولیه این کار تلاش برای افزایش ارسال پیام های کوتاه و در نتیجه کسب درآمد بیشتر برای شرکتهای مخابرات بوده است. و در این طریق شما می بینید که یک کسب وکار جدید با شاخه های درآمدی متعدد به دست آمده است.در اینترنت نیز توسعه موتورهای جستجو مانند ویندوز ، یاهو، و گوگل،‌ برای شرکت های نرم افزاری ملیاردها دلار درآمد کسب کرده است. ما می توانیم بگوییم که ایده اولیه این موتورهای جستجوی از احساس نیاز برای دسترسی و دسته بندی کلمات در چارچوب یک “فرهنگ لغات“ شروع شد. در واقع موتورهای جستجو چیزی بیشتر از یک فرهنگ لغات پیشرفته نیستند.
امروزه ما می بینیم که کسب وکار های دانش بنیان در نقاط خاص جغرافیایی شکوفا شده اند. یک مرکز “سیلیکون ولی“ در کالیفرنیای آمریکا و دیگری در بنگلور هند است. یکی در یک کشور بسیار پیشرفته قرار دارد در حالی که دیگری در یک کشور در حال توسعه است. و البته مدت ها طول کشید تا این موقعیت های جغرافیایی مورد پذیرش دیگران قرار گرفت. امروزه مراکز بیشتری شکل گرفته اند. حیدرآباد هند نیز به عنوان یک مرکز توسعه صنایع دانش بنیان مطرح شده است. و این نشان می دهد که در حال توسعه بودن یک کشور مانع توسعه ی مشاغل و کسب و کار های دانش بنیان در آن کشور نمی شود.دامنه مشاغل دانش بنیان می تواند به اندازه دامنه کسب و کار باشد.از تولید نرم افزار تا ساخت و تولید سخت افزار و تا کابردهای توان سخت افزارها در همه این مراتب یک طیف بزرگی از مشاغل و کسب وکار ها مشاهده می شود. و سپس طرح خاص “ریز مدارها“ مطرح می شوند که قادر به انجام کارهای خاصی باشند. هر یک از هزاران شغلی که متکی بر این طیف باشد می تواند به عنوان یک کسب و کار دانش بنیان برای پیشبرد اقتصاد یک کشور در حال توسعه انتخاب شود.من فکر نمی کنم که ما همیشه باید نسخه اولیه یا منحصر به فرد چیزی را در اختیار داشته باشیم. بلکه ساده تر است که کاری را که دیگران هم انجام می دهند ما هم انجام دهیم. اما آن چیزی که مهم است شناسایی مزیت های نسبی کشورها است که تشخیص داده شود چه نوع کاری برای کدام کشور مناسب است.
در همان آغازی که عصر ارتباطات و اطلاعات آغاز شد مالزی تصمیم گرفت که وارد عرصه فناوری اطلاعات شود. ما عصر صنعت را از دست دادیم زیرا هنگامی که انقلاب صنعتی شروع شد ما تحت سلطه حکومت استعماری بودیم. ما دیگر نمی خواستیم این انقلاب که متکی بر اطلاعات بود را از دست بدهیم.در آغاز ما واقعا” اطلاعات کمی در مورد این که چه منافعی را می توان از این فناوری های جدید می توان کسب کرد داشتیم. اما ما در زمینه جذب سرمایه به هنگام تغییر ساختار از کشاورزی به صنعتی تجارب خوبی داشتیم. و این تجربه “دارایی“ مهم ما برای ورود به عرصه “ IT“ بود.کسب و کار، همیشه در جستجوی یک محیط و فضای دوستانه است. و ما مصمم بودیم که این فضا را ایجاد کنیم. ما یک کریدور چندر سانه ای (مالتی میدیا) بزرگ را با سیاست های حمایتی و انگیزشی بالا طراحی کردیم که می توانست مشاغل متکی به آی تی را پذیرا شود. در این کریدور که در زمینی به مساحت 15 کیلومتر در 50 کیلومتر طراحی شد کارهایی مانند تحقیق و توسعه تا تولید واقعی سخت افزار را می توانست در خود جای دهد. همه زیرساخت های مورد نیاز بویژه زیرساختهای ارتباطی و دسترسی به اینترنت در این کوریدور جمع آوری شد.دولت نیز آماده دادن کمک بود. در این مرحله ما به دنبال مالیات گرفتن نبودیم زیرا مایل بودیم دراین مرحله فقط در مورد کسب و کار جدید، خودآموزی کنیم. شرکت های داخلی و خارجی دعوت شدند. یک لایحه قانونی نیز تصویب شد که ضمانت می داد که سیاست های اعمال شده دچار تغییرات نا گهانی که به کسب و کار آنها آسیب بزند، نخواهد شد.یک دانشگاه چند رسانه ای نیز طراحی و ساخته شد که نیروهای مورد نیاز صنایع مبتنی بر فناوری اطلاعات را پرورش دهد. از دانشمندان و پژوهشگرانی که در خارج از کشور زندگی می کردند نیز دعوت شد که به کشور بازگردند.به سطح و کیفیت زندگی عادی روزانه در این کریدور نیز توجه خاص شد. یک شورای بین المللی از شرکت های مشهور جهانی نیز طراحی شد که دولت را در ارتباط با جهت و سمت و سوی سیاست ها، و سرمایه گذاران را در ارتباط با نیازهای صنایع راهنمایی کند.